اگرچه در نظرت آنچه نیست، ظاهر ماست
سیاهجامۀ سوگت لباس فاخر ماست
بیدل و خسته در این شهرم و دلداری نیست
غم دل با که توان گفت که غمخواری نیست
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
تو با حقّی و حق با توست؛ حق پشت و پناه تو
بدیها دور بادا از وجود خیرخواه تو
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین
هرچند در شهر خودت تنهایی ای قدس
اما امید مردم دنیایی ای قدس