میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
بُرونِ در بنه اینجا هوای دنیا را
درآ به محفل و برگیر زاد عقبا را
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟