همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
فتنه اینبار هم از شام به راه افتادهست
کفر در هیئت اسلام به راه افتادهست
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
شبی که صبح شهادت در انتظار تو بود
جهان، مسخّر روح بزرگوار تو بود
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر