میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است