الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است