آن شب زمین شکست و سراسر نیاز شد
در زیر پای مرد خدا جانماز شد
یارب به حق منزلت و جاه مصطفی
آن اشرف خلائق و خاتم به انبیا
مادر سلام حال غریبت چگونه است؟
مادر بگو که رنج مصیبت چگونه است؟
آهای باد سحر! باغ سیب شعلهور است
برس به داد دل مادری که پشت در است
این روزها پروندۀ اعمال ما هستند
شبنامههای روز و ماه و سال ما هستند
کیست این حنجرۀ زخمیِ تنها مانده؟
آن که با چاه در این برهه هم آوا مانده
آمیخته چون روح در آب و گل ماست
همواره مقیم دل ناقابل ماست
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره میزنند... مریضی شفا گرفت
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟