قسم به ساحتِ شعری که خورده است به نامم
قسم به عطر غریبی که میرسد به مشامم
این جوان کیست که در قبضۀ او طوفان است؟
آسمان زیر سُم مرکب او حیران است
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
دست من یک لحظه هم از مرقدت کوتاه نیست
هرکسی راهش بیفتد سمت تو گمراه نیست
آهای باد سحر! باغ سیب شعلهور است
برس به داد دل مادری که پشت در است
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟