تا آسمانت را کمی در بر بگیرد
یک شهر باید عشق را از سر بگیرد
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
ابر تیره روی ماه آسمانم را گرفت
کربلا از من عموی مهربانم را گرفت
این كیست از خورشید، مولا، ماهروتر
بیتابتر، عاشقتر، عبدالله روتر
الشام...الشام...الشام... غربتشمار شهیدان
اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان