الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر
معشوق علیاکبری میطلبد
گاهی بدن و گاه سری میطلبد