امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
خونت سبب وحدت و آگاهی شد
این خون جریان ساخت، جهان راهی شد
علی زره که بپوشد، همینکه راه بیفتد
عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد
دریای عطش، لبان پر گوهر تو
گلزخم هزار خنجر و حنجر تو
خدایا، تمام مرا میبرند
کجا میبرندم، کجا میبرند؟
تا لوح فلق، نقش به نام تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام تو گرفت