بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب
مقدّر کن برایم بهترینها را همین امشب
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا