سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین
پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمیگیرد؟
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من