خونت سبب وحدت و آگاهی شد
این خون جریان ساخت، جهان راهی شد
علی زره که بپوشد، همینکه راه بیفتد
عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه
با قامت سرو و با رخی همچون ماه