آرامش دل به قدر بیداری اوست
آرایش گل به شبنم جاری اوست
هر آنکه جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین
گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس
زین چمن سایۀ آن سرو روان ما را بس