در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو
روزگار سادۀ تو، حجرۀ رنگین تو
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی
زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست