آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی
آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت
جان داد تشنهکام و به خاک آبرو نریخت