آن شب زمین شکست و سراسر نیاز شد
در زیر پای مرد خدا جانماز شد
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
مادر سلام حال غریبت چگونه است؟
مادر بگو که رنج مصیبت چگونه است؟
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
این روزها پروندۀ اعمال ما هستند
شبنامههای روز و ماه و سال ما هستند
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره میزنند... مریضی شفا گرفت
حملههای موج دیدم، لشکرت آمد به یادم
کشتی صدپاره دیدم، پیکرت آمد به یادم