کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
خدایا، تمام مرا میبرند
کجا میبرندم، کجا میبرند؟
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود
دل اگر تنگ و جان اگر خستهست
گاه گاهی اگر پریشانیم
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم