صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
زینب اگر نبود حدیث وفا نبود
با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
حق روز ازل کل نِعَم را به علی داد
بین حکما حُکمِ حَکَم را به علی داد
در مأذنه گلبانگ اذان پیدا شد
آثار بهار بیخزان پیدا شد
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
وقتی كه شكستهدل دعا میكردی
سجادۀ سبز شكر، وا میكردی
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم