بادها عطر خوش سیب تنش را بردند
سوختند و خبر سوختنش را بردند
این چشمها برای كه تبخیر میشود؟
این حلقهها برای چه زنجیر میشود؟
اسیر هجرت نورم که ذرّه همدم اوست
گل غریب نوازم که گریه شبنم اوست
زینب فرشته بود و پرخویش وا نکرد
این کار را برای رضای خدا نکرد
برگشتم از رسالت انجام دادهام
زخمیترین پیمبر غمگین جادهام