ای به چشمت آسمان مهر، تا جان داشتی
ابرهای رحمتت را نذر جانان داشتی
باز در پردۀ عشاق صلایی دیگر
میرسد از طرف کربوبلایی دیگر
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
نتوان گفت که این قافله وا میماند
خسته و خُفته از این خیل جدا میماند