پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست