پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد