پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
این سخن کم نیست دنیا صبحگاهی بیش نیست
شهر پرآشوبِ امکان، کوچهراهی بیش نیست
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد