کجاست جای تو در جملۀ زمان که هنوز...
که پیشازاین؟ که هماکنون؟ که بعدازآن؟ که هنوز؟
پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
در این سحر که سحرهای دیگری دارد
دل من از تو خبرهای دیگری دارد
بر روی نیزه ماه درخشان برای چه؟
افتاده کنج صومعه قرآن برای چه؟
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد