گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
راضی به جدايی از برادر نشده
با چند اماننامه کبوتر نشده
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم