امروز که انتهای دنیای من است
آغاز تمام آرزوهای من است
با بال و پری پر از کبوتر برگشت
هم بالِ پرندههای دیگر برگشت
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
ای قوم به حج آمده در خویش نپایید
از خود بهدرآیید که مهمان خدایید
دل را به نور عشق صفا میدهد نماز
جان را به ياد دوست جلا میدهد نماز
یک دختر و آرزوی لبخند که نیست
یک مرد پر از کوه دماوند که نیست
بهار آمد بهار من نیامد
گل آمد گلعذار من نیامد
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما