او آفتاب روشن و صادق بود
گِردش پر از ستارۀ عاشق بود
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
تا به کی از سخن عشق گریزان باشم؟
از تو ننویسم و هربار پشیمان باشم؟