نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟