ما شیعۀ توایم دل شادمان بده
ویران شدیم، خانۀ آبادمان بده
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی