غریبِ در وطن، میسوخت آن شب
درون خویشتن، میسوخت آن شب
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
ای آنکه غمت وقف دلِ یاران شد
بر سینه نشست و از وفاداران شد
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما