سر و پای برهنه میبرند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را
شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
در مطلع شعر تو نچرخانده زبان را
لطف تو گرفت از من بیچاره امان را
قیامت غم تو کمتر از قیامت نیست
در این بلا، منِ غمدیده را سلامت نیست
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن