کس چون تو طریق پاکبازی نگرفت
با زخم نشان سرفرازی نگرفت
گفتم که: دلت؟ گفت: لبالب ز امید
گفتم: سخنت؟ گفت: شعار توحید
شوریده سری که شرح ایمان میکرد
هفتاد و دو فصلِ سرخ عنوان میکرد
عالم همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب، خدا خدا! بایدمان
میروم مادر که اینک کربلا میخوانَدَم
از دیار دور یار آشنا میخوانَدَم