هان این نفس شمرده را قطع کنید
آری سر دلسپرده را قطع کنید
وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
اگر خدا به زمین مدینه جان میداد
و یا به آن در و دیوارها دهان میداد
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی