فلک امشب نشان دادهست روی دیگر خود را
که پس میگیرد از خلق جهان، پیغمبر خود را
همنوا بود با چکاچک من
غرّش آسمان و هوهوی باد
چقدر ریخته هر گوشه و کنار، غم اینجا
نشسته روی دو زانو امام، هر قدم اینجا
سلام فلسفۀ چشمهای بارانی!
سلام آبروی سجدههای طولانی!
عشق تو در تمامی عالم زبانزد است
بیعشق، حال و روز زمین و زمان بد است
ای سمت خود کشانده خواص و عوام را
دریاب این سپاه پیاده نظام را
سلمان کیستید؟ مسلمان کیستید؟
با این نگاه، شیعهٔ چشمان کیستید؟