گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
تو کیستی که ز دستت بهار میریزد
بهار در قدمت برگ و بار میریزد
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند