مرد خرمافروش در زندان، راوی سرنوشت مختار است
حرفهایی شنیدنی دارد، سخنانش کلید اسرار است
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
طبع و سخن و لوح و قلم گشته گهربار
در مدح گل باغ علی، میثم تمار
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
چون نخل، در ایستادگی، خفتن توست
دل مشتری شیوۀ دُرّ سفتن توست