تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
چو موج از سفر ماهتاب میآید
از آب و آینه و آفتاب میآید
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست