ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده
با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده
غریبه! آی جانم را ندیدی؟
مه هفت آسمانم را ندیدی؟
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
این چه خروشیست؟ این چه معمّاست؟
در صدف دل، محشر عظماست