خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است