درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
این کیست به شوق یک نگاه آمده است
در خلوت شب به بزم آه آمده است
چو موج از سفر ماهتاب میآید
از آب و آینه و آفتاب میآید
محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن
مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است