سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
با ظلم بجنگ، حرف مظلوم این است
راهی که حسین کرده معلوم این است
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
چو موج از سفر ماهتاب میآید
از آب و آینه و آفتاب میآید