امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
به لحظه لحظۀ دوری، به هجر یار قسم
به دیر پایی شبهای انتظار قسم
آخر ای مردم! ما هم عتباتی داریم
کربلایی داریم، آب فراتی داریم
کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در
سینۀ آیینه را میشد سپر دیوار و در
در کوچه، راه خانۀ خود گم نمیکنی
از تب پُری، اگرچه تلاطم نمیکنی
به تمنای طلوع تو جهان، چشم به راه
به امید قدمت، کون و مکان چشم به راه