کسی از باغ گل آهسته مرا میخواند
تا صفا، تا گل نورسته مرا میخواند
آخر ای مردم! ما هم عتباتی داریم
کربلایی داریم، آب فراتی داریم
به تمنای طلوع تو جهان، چشم به راه
به امید قدمت، کون و مکان چشم به راه
گل، دفتر اسرار خداوند گشودهست
صحرا ورق تازهای از پند گشودهست