عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
راضی به جدايی از برادر نشده
با چند اماننامه کبوتر نشده
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز