سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
بیتو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا
افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست