باز غم راه نفس بر قلب پیغمبر گرفت
باز از دریای ایمان، آسمان گوهر گرفت
ای حریمت رشک جنّات النّعیم
خطّ تو خطّ صراطالمستقیم
ای آفتاب فاطمه، در شهر ری مقیم
ری طور اهل دل، تو در آن موسی کلیم
پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند
روز ازل تصویر یک آیینه بودند
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
ای دانش و کمال و فضیلت سه بندهات
دشمن گشادهرو، ز گلستان خندهات
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
بر عفو بیحسابت این نکتهام گواه است
گفتی که یأس از من بالاترین گناه است
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن