صلاة ظهر شد، ای عاشقان! اذان بدهید
به شوق سجده، به شمشیر خود امان بدهید
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
اذان بگو که شهیدان همه به صف شدهاند
که تیرها همه آمادهٔ هدف شدهاند