دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست
ای مشعل دانش از تو روشن
وی باغ صداقت از تو گلشن
دلم تنهاست، ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب
حرف تو به شعر ناب پهلو زده است
آرامش تو به آب پهلو زده است
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست