خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
بیا باران شو و جاری شو و بردار سدها را
به پیکارِ «نخواهد شد» بیاور «میشود»ها را
دلم تنهاست، ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب
حرف تو به شعر ناب پهلو زده است
آرامش تو به آب پهلو زده است
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است